مریم در سن 6سالگی درباره مکانی که در آنجا بازی میکند به والدینش دروغ میگوید. سام 10ساله به خاطر شکستن بازی کامپیوتری همسایه شان دروغ میگوید. برای اینکه شانس دروغگوشدن
فرزندتان کمتر شود راههای بسیار سادهای وجود دارد. خانوادهها اغلب با اشتباهات خود باعث تشویق دروغگویی در فرزندشان میشوند. بدیهی است که دروغهای جزئیوالدین برای کودکان بدآموزی دارد. اگر چه دروغگویی بعضی اوقات قابلقبول است اما به خاطر جلوگیری از دردسر یا به هر دلیل دیگری هرگز دروغ نگویید؛ برای مثال به خاطر نپرداختن پول بلیت سینما یا اتوبوس سن فرزند خود را به دروغ پایین نیاورید.
والدین اشتباهات دیگری را نیز مرتکب میشوند و بدون آنکه متوجه باشند فرزندان خود را به دروغگویی تشویق میکنند. یکی از راههای تحریک دروغگویی زمانی است که میدانید فرزندتان مرتکب خطایی شده. وقتی شما با عصبانیت از او سؤال میکنید و به او فشار میآورید، طبیعتا او با دروغ گفتن واکنش نشان میدهد. اگر میدانید فرزندتان خطایی انجام داده بهتر است با روش درست با او مقابله کنید.
زمانی که شما حقیقت را میدانید چرا فرزند خود را در دام دروغگویی میاندازید. لازم نیست به او کمک کنید تا حس دروغگویی را در خود تقویت کند. زمانی که فرزندتان مرتکب خطایی میشود، با عصبانیت او را بازخواست نکنید و بعد از اینکه اشتباهاتش را پذیرفت او را به سختی تنبیه نکنید زیرا اگر مجددا با این مورد روبهرو شوید کودک برای جلوگیری از تنبیه شدید طبیعتا دروغ میگوید. برای مثال کودکتان به کسی بیاحترامی میکند و به شما میگوید این کار را نکرده است! باید از او بخواهید که عذرخواهی کند و در غیر این صورت او را نخواهید بخشید.
اگر فرزندتان به خاطر خطایی که مرتکب شده دروغ بگوید، شما باید او را بیشتر تنبیه کنید. دروغگو بر اثر ارتکاب خطا باید 2بار تنبیه شود؛ یکی بهدلیل انجام خطا و دیگری به خاطر دروغگویی. یقینا بازجویی از کودکان باید صبورانه صورت گیرد. ممکن است مشکوک یا کم باور باشید و آنها را مرتب بازجویی کنید ولی باید از عصبانیت بیش از اندازه جلوگیری کنید. اگر فرزندتان انجام خطایی را به گردن میگیرد باید به خاطر صداقت و شجاعتش از او تشکر کنید. اکثر والدین در مقابل راستگویی فرزندشان عکسالعمل نشان میدهند و برای خطایی که کودک مرتکب شده باز هم او را تنبیه میکنند.
به کودکان خود بیاموزید که دروغگویی به روابط خویشاوندی و دوستی لطمه میزند، باعث از دست دادن دوستان و کمشدن احترام دیگران نسبت به آنها میشود. اگر دیگران شما را بهعنوان یک دروغگو بشناسند زمان زیادی طول میکشد تا دوباره به شما احترام بگذارند و اعتماد کنند.وقتی کودک برای نخستین بار یا به ندرت به شما دروغ میگوید، آن را یک بحران در روابطتان تلقی کنید. تأسف عمیق خودتان را به وضوح نشان دهید و برای کودک توضیح دهید که شما نمیخواهید آنها با این رفتارشان بهخودشان لطمه بزنند. بعد از تنبیه کردن کودک به خاطر اشتباهش او را ببخشید و دوباره آن موضوع را مطرح نکنید.
اگر فرزندتان مرتبا به شما دروغ میگوید، از عصبانیشدن، بحث و تهدید کردن خودداری کنید و تنها به ابراز تأسف عمیق بپردازید و اگر تأسفتان به خاطر دروغگویی کمکی نکرد، به آنها اجازه ندهید که با عصبانی کردنتان بر شما غلبه کنند. تأسف یا عصبانیت شما ممکن است همانند یک جایزه برای کودک عمل کند؛ یک پیروزی برای صدمهزدن به شما.
هرگز کودک را با نام دروغگو صدا نزنید زیرا شما نمیخواهید که این صفت جزو قسمتی از شخصیت کودک شود. اهمیت اعتماد در روابط را به کودک بیاموزید و خطرات ناشی از دروغگویی را به او بگویید؛ برای مثال ناراحتیتان را به وضوح نشان دهید. توصیه میشود مدت کوتاهی در آن حالت بمانید. وقتی شما به خاطر هر دروغ، کودک را تنبیه میکنید به او کمک میکنید تا از اشتباهاتش درس بگیرد.
اعتماد شما به او باعث میشود، کودک بالاخره نحوه صحیح را یاد گیرد. فرزند شما به این اعتماد و حمایت نیازمند است.
مراقبتهایتان را افزایش دهید و گاهی به درستی و نادرستی گفتهها نظارت داشته باشید. لازم است که فرزندتان بداند که شما به هیچ وجه دروغگویی را تحمل نمیکنید و آن را آسان نمیگیرید و اگر کودکتان دروغ بگوید سعی در پیدا کردن آن میکنید. برای این کار لازم است منتظر زمانی باشید که او مجددا شروع به راستگویی کند، آن موقع دست از نظارت بردارید. هرگز نظارت دائمی و بیش از حد روی فرزندتان نداشته باشید.
جستوجوی دائم برای پیدا کردن دلایل دروغگویی نشان میدهد که شما باور ندارید که فرزندتان در حال پیشرفت و بهبود است. همچنین فرزندان در زمان بلوغ نیاز به حریم شخصی دارند.
والدین ممکن است گاهی اوقات با جست و جوهای بیش از حدشان فرزندان را به سمت دروغگویی سوق دهند. بنابراین از بازجوییهای سختگیرانه درباره حریم شخصی زندگی فرزندانتان اجتناب کنید.
دقت داشته باشید که فرزندانتان درباره چه مسائلی دروغ میگویند؛ این یک سر نخ است برای اینکه بفهمید چطور میتوانید به آنها کمک کنید. کودکانی که درباره پول یا مقام به دیگران دروغ میگویند، شاید به یک شغل پاره وقت نیاز داشته باشند. به این ترتیب آنها میتوانند چیزهایی را که میخواهند به دست آورند.
بسیاری از دروغها به دستورات سخت و همیشگی والدین برمیگردد. در این صورت شما باید قوانین و دستوراتتان را تغییر دهید. زمانی که تردید دارید فرزندتان الکل یا مواد مصرف میکند یا خیر، سکوت احتمال دروغگویی را کمتر میکند. به او قوت قلب دهید که به خاطر صداقت، عصبانی نخواهید شد و با مهربانی سؤال کنید.
سعی نکنید بفهمید که چقدر مواد مصرف میکند و تا قبل از اینکه بفهمید چه چیزی و چه وقت مصرف میکند و چه احساسی دارد و چه چیزی اورا به این رفتار سوق داده برای حل مسئله هیچ نقشهای نکشید.
بسیاری از دروغها بهدلیل ایجاد فشارهای بیمورد والدین روی فرزندان بهوجود میآید. به همین دلیل کودک میآموزد که با دروغ گفتن آسوده خاطر میشود. دروغ ممکن است کودکان عصبانی را برای تلافی کردن و صدمهزدن به شما آماده کند.
با توجه به نکات کوتاهی که بیان شد شما میتوانید بسیاری از دلایل دروغگویی فرزندتان را برطرف کنید و شانس کشف حقایق را افزایش دهید و وقتی مشکلی بهوجود آمد به اوکمک کنید تا برای فرار از تنبیه یا تحت نظر گرفته شدن به دروغگویی روی نیاورد.
زن هایی که بیش از حد نسبت به قیافه و ظاهر خود حساس هستند,زن هایی که احساس می کنند مجبورند همیشه آرایش کرده باشند,در بیشتر مواقع دچار اشتباه می شوند.آنها هر روز ساعت های زیادی را صرف آرایش صورت و موهایشان می کنندو اگر کوچکترین خدشه ای به آرایششان وارد شود,سریعا خود را مقابل آینه می رسانند و مردان اغلب از این وضع ناراحت هستند.این گونه آقایان معمولا می گویند دوست دارم با زنی ازدواج کنم که بتواند سریع یک لباس ساده بپوشد تا بتوانیم بلافاصله از منزل بیرون برویم.باربارا دی آنجلیس می گوید:صدها بار این شکایت را از مرد ها شنیده ام ,حقیقت آن است که مردها از آرایش غلیظ بدشان می آید.مردها آرایش سبک و کمرنگ ,به خصوص آرایش چشم ها را خیلی هم می پسندند و دوست دارند.در تحقیقاتی که انجام دادم چنین متوجه شدم که مردها بیش از هر موردی از کرم پودر و رژگونه بدشان می آید.هنگامی که مردها به صورت شما نگاه می کنند به جای آنکه پوستتان را ببینند با لایه ای از کرم پودر و ... روبه رو می شوند.پس توجه کنید که مردان به عبارتی به این وضع وسواس دارند.
طی ۱۰ سال گذشته ثروت خانوارها در دنیا دو برابر شده و از ۱۱۳ هزار میلیارد به ۲۳۱ هزار میلیارد دلار رسیده است. متوسط ثروت در دنیا ۵۱ هزار دلار است اما مساله همان نامتعادل بودن آن است. ثروت در بخشهایی از دنیا متمرکز شده است. مثلاً ۶۲ درصد ثروت دنیا فقط در آمریکا و اروپاست، ۲۸ درصد در آمریکا و ۳۴ درصد در اروپا. ولی در گزارشی که تحت عنوان ثروت جهانی در سال ۲۰۱۱ توسط بنگاه پژوهشهای کردیت سوئیس منتشر شده نشان میدهد که نوبت کشورهای نوظهور برای کسب ثروت شروع شده است.
برزیل دارد میآید و این نقشه را به هم میزند. در چند سال آینده کشورهای زیادی مثل چین، کره، ترکیه، استرالیا و شیلی و… مطرح خواهند شد. هند هم در همین منطقه ما مطرح میشود. اگر ما دچار چنین مشکلاتی نبودیم ما هم جزء این کشورها بودیم. متوسط رشد درآمد در دنیا ۵/۲ تا ۳ درصد است ولی این گزارش رشد ثروت ۱۰درصدی را هم نشان میدهد که توانسته ثروت را طی ۱۰ سال دو برابر کند که البته بخشی از آن به خاطر قیمتهاست و بخشی به خاطر فعالیتهای توسعهای که ثروت را بالا برده است.
در دنیا اقتصاد در حال بهبودی است و وضعیت بهتری پیدا خواهد کرد. ما هم اگر به نوعی بتوانیم از پس مشکلات بربیاییم در کنار چین، هند، برزیل و ترکیه میتوانیم جزء کشورهایی باشیم که جهش بزرگی را در دهه آینده تجربه خواهیم کرد. ما وضعیت بهتری از ترکیه داریم هر چند شرایط ما با ترکیه شباهتهای زیادی دارد. هم از نظر منطقه و هم از نظر پتانسیلها شرایط تقریباً یکسانی داریم اما ما نفت و گاز هم داریم. با این همه ترکها در چند سال اخیر از ما پیش افتادهاند. دلیلش چیست؟
اینکه به خانوارها امکان فعالیت میدهند. این در حالی است که در ترکیه گرایش چپ، ریشه بسیار قویتری از ایران دارد. من این مساله را پیش از این هم بررسی کردهام و چاپ شده است. با وجود احزاب چپ قوی و ریشه قوی چپ در ترکیه، در این کشور اجازه داده شد تا خانوارها و بنگاهها رشد کنند، انباشت ثروت داشته باشند و درنهایت به توسعه کمک کنند. اما ما این پشتیبانی را نداریم و دولت تمام مسوولیت را خودش بر دوش گرفته و از این قضیه شاید خوشحال است. در صورتی که باید بسیار نگران باشد. دولت باید این بار مسوولیت را بین مردم توزیع کند تا قدرت هم توزیع شود و توجه کند که این نه تنها به معنای آسیب زدن به دولت نیست بلکه با این توزیع، ضربهپذیری قدرت ملی هم کمتر و کمتر میشود. این همان کاری است که ترکیه کرده و ما هم باید این کار را بکنیم. تنها برای این کار باید خصومت کنار گذاشته شود.هم بار دولت کمتر میشود و هم امنیت بیشتر افزایش مییابد. علاوه بر تمام پتانسیلهایی که داشتیم پتانسیلهای دیگری هم در شرایط پیشآمده در منطقه به آن اضافه شده که باید از آنها استفاده بهینه داشته باشیم.
مهدی هاشمی و همسرش گلاب ادینه
جواد عزتی و همسرش
نیلوفر خوش خلق و همسرش امین حیایی
سحر دولتشاهی و همسرش رامبد جوان
رویا تیموریان و همسرش مسعود رایگان
شیرین بینا و همسرش
ازاده صمدی و همسرش هومن سیدی